الغدیر ««من کنت مولاه فهذا علی مولاه»»

تکیه گاه تنهایی حسین(علیه السلام) - اهلبیت علیه السلام
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اهلبیت علیه السلام
کسی که حکمتی را نشر داد، با آن یاد می شود [امام علی علیه السلام]
وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
کل بازدیدهای وبلاگ
447575
بازدیدهای امروز وبلاگ
271
بازدیدهای دیروز وبلاگ
540
منوی اصلی

[خـانه]

[  RSS  ]

[  Atom  ]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

درباره خودم
اهلبیت علیه السلام
لوگوی وبلاگ
اهلبیت علیه السلام
بایگانی
تیر 1387
خرداد 1387
اردیبهشت 1387
فروردین 1387
اسفند 1386
بهمن 1386
دی 1386
مهر 1387
آبان 1387
آذر 1387
دی 1387
بهمن 1387
اسفند 1387
فروردین 1388
اردیبهشت 1388
پیوندهای روزانه

مجله الکترونیکی چارقد [22]
تالار گفتمان رهپویان ایران [114]
اسلام و آرزوهای صورتی من [90]
اولین فرهنگ الکترونیک فارسی [112]
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت [143]
دانلود کتاب [397]
پاسخ به سوالات شرعی [104]
کتابخانه تخصصی [155]
آخرین جملات قصار از بزرگان دنیا اضافه شده [153]
مذهبی [141]
از آنتونی رابینز تا موفقیت [231]
[آرشیو(11)]

لینک دوستان

مهندسی پلیمر و شیمی (الاستومر-نانوکامپوزیت-شیمی-پلاستیک-چسب)
مجنون
به خود آییم و بخواهیم،‏که انسان باشیم...
مجموعه نامهای ایرانی
معجزه قرآن و ادعیه

لوگوی دوستان















اشتراک در خبرنامه
 
پارسی بلاگ
www.parsiblog.com

اسلام علیک یا ابا عبد الله

تصویر تصویر تصویر تصویر تصویر

نویسنده مطالب زیر: محمد (فدایی اهلبیت) اللّهم عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج

عنوان متن تکیه گاه تنهایی حسین(علیه السلام) دوشنبه 87 دی 16 ساعت 11:32 عصر

تکیه گاه تنهایی حسین(علیه السلام)

ابوفاضل

شبحی شکسته از نهایت دشت بر می‌گردد. از سفری که ره آوردش بی‌برادری است.

از ساحل تشنگی آمده و دستان دریا را در پای نخل‌های نگران و ساحل تفتید علقمه کاشته است.

توان واپس نگریستن نیست. همه هستی او بر خاک افتاده و همه هستی کودکان را جرعه جرعه زمین حریص نوشیده است.

اینک بر می‌گردد. از روزنه خیام، دخترکی کنجکاو سرک می‌کشد. قامتی شکسته، در جزر و مد افتادن و برخاستن، وسعت چشم‌های بی رمقش را می‌پوشاند.

- پدر تنهاست، تنها برمی‌گردد. عمویمان عباس همراهش نیست.

در آستانه خیمه منظومه خیس چشم‌ها بر مدار شکسته قامت حسین ایستاد. اشک طغیان کرد و طوفان همه دشت را در هم پیچید. پرسش در پرسش، انتظار در انتظار حسین را شکسته‌تر می‌کرد. هیچکس از عطش نمی‌پرسید. هیچ لبی را تمنای آبی نبود. عطش عباس، تشنگی چشم‌ها و گوش‌های تفتیده در نوشیدن جرعه‌ای کلام، حسین را محاصره کرده بود، و او... چه پاسخی می‌توانست بدهد.

سمت حرکتش را تغییر داد و عمود ایستاده‌ترین خیمه- خیمه‌برادر- را فرو افکند و چه پاسخی رساتر از این. روبرگرداند تا هیچکس شکستگی دوباره‌اش را نبیند.

از خیمه‌ها شعله شعله عطش می‌جوشید. دخترکان تشنه کام و پسرکانی که هنوز لبخنده‌های نخستین زندگی را تجربه می‌کردند می‌گریستند. جگر سوزترین گریه از آن شیرخواره‌ای بود که هنوز حتی گفتن «آب» را نمی‌توانست. نگاه بی‌رمق، دست و پا زدن و گریه‌ای که کم کم در گلوی خشکیده غروب می‌کرد تنها تکلم او بود.

پدر در غریبی دشت، در شقاوت خیزترین لحظه‌ها، در برزخی میان آه آه کودکان و قاه قاه دشمنان ایستاده بود. تمامی امید او، تکیه گاه صمیمی درد آلود‌ترین ثانیه‌ها و پشتوانه یک کربلا تنهائیش رفته بود.

خوب می‌دانست دیگر آب به زیارت لب‌ها و خیمه‌ها نخواهد آمد.

 

برگرفته از:

هنجره معصوم، دکتر محمد رضا سنگری


نظرات شما ( )


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

ضربالمثلهاى قرآنى
تاثیر خوش اخلاقی
توصیه های عرفانی امام خمینی(ره) به جوانان
ذکر خدا چگونه حاصل می شود؟
به امام زمانت عشق بورز
موت اختیاری _ حضرت آیت الله العظمی بهجت
انا لله و انا الیه راجعون _ حضرت آیة الله العظمی محمد تقی بهجت «
گفتگو با آیتالله مصباح یزدی درباره زندگى آیتالله العظمی بهجت
اسلحه شیطان کش
اثبات امامت حضرت زهرا !
درمان بیماری "زیاد حرف زدن"
جن هم ایمان آورد ولی تو چی! - شناختنامه قرآن 50
چرا به او می گویند «شهید اول»؟
شگفتی های ریاضی قرآن
روز معلم گرامی باد _ شهید مطهری
[عناوین آرشیوشده]


Powered by : پارسی'>http://www.parsiblog.com/">پارسی بلاگ
Template Designed By : MehDJhttp://khafansara.parsiblog.com/">MehDJ

سایت الغدیر   من کنت مولاه فهذا علی مولاه فروشگاه اینترنتی ارزان سرا